خامنه اي در مذاكرات اخير ،جام زهر اتمي
را سر ميكشد
در
بيانيه اي كه روز 13فروردين در لوزان در رابطه با توافقات اتمي داده شد ، خامنه اي
و رژيمش يك گام كيفي به سوي خوردن جام زهر
اتمي پيش رفته است.
اين
بحران به قدري بزرگ وعميق بوده ، كه بعد از گذشت چند روز هنوز ولي فقيه رژيم
نتوانسته هيچ موضعي در برابر آن بگيرد. هر چند كه در جريان ريز مذاكرات بوده و
چاره اي جز قبول آن نداشته ، ولي در برابر باند دلواپسان عملا نتوانسته موضع علني بگيرد
و سكوت مرگ بارش به همين دليل است.
جريان
توافق از اين قرار است كه ابتدا رژيم حاضر به امضاي چنين بيانيه اي نبود، ولي
جامعه ي بين المللي و بطور خاص آمريكا تاكيد داشتند كه يك بيانيه حتي شكلي امضا
كنند تا حرف مشخصي در مقابل جامعه ي جهاني كه چشم انتظار تعيين تكليف
اين مذاكرات بي سمت و سو بودند داشته باشند. به همين دليل قرار بر اين شد كه نمايندگان 1+5 همراه با رئيس سياست خارجي پارلمان
اروپا و ظريف روي سن بروند و خانم موگريني ( رئيس سياست خارجي پارلمان) بيانيه ي خودش را
بخواند و ظريف هم يك بيانيه ي فارسي براي گول زدن طرف حسابهاي داخل ايران قرائت
كند! كه اين دو بيانيه بايكديگر سراپا متفاوت بود.
پس از آن( به همين دليل ) در داخل مجلس رژيم
بلوايي بر پا شد و نمايندگاني مثل رسايي و زاكاني با داد و فرياد گفتند: اين چه بيانيه اي بود كه فارسي آن را
وقتي ظريف قرائت كرد با انگليسي اش كه خانم رئيس سياست خارجي پارلمان اروپا آنرا
خواند متفاوت بود! و گفتند چرا داريد سر ما را كلاه مي گذاريد. زاكاني نيز گفت :
در اين بيانيه 12 مرز سرخ و 3 ضابطه ي رهبري نقض شده است و از نظر ما قابل قبول
نيست.
بطور
مثال : خامنه اي در سخنراني روز 19 بهمن گفته بود : تحريمها بايد تمام و كمال
برداشته شود و قبل از اجراي قرارداد عملي گردد (كه نشد) – تاكيد كرده بود كه آب
سنگين اراك و سايت فردو و... بايد پا برجا بماند (كه آنهم نشد)- خارج نشدن مواد
غني سازي شده از كشور (كه قرار شده خارج شود) – سانتريفيوژها پا بر جا بماند كه از
8000 سانتري فيوژ فقط 300تا مي ماند و بقيه يا خنثي و يا منتقل خواهد شد و موارد
ديگري كه همگي عكس حرفهاي خامنه اي بوده است.
البته
شخص خامنه اي به خوبي نسبت به اين قرارداد ذلت بار اشراف دارد ولي در مقابل جلو باند به اصطلاح ”دلواپسان” نميتواند دم بر
بياورد!
واقعيت
اين است كه حداقل تا يك سال آينده ديگر
اين بيانيه و بعد هم قراردادي كه مي بايست تا تيرماه سال جاري منعقد شود اجرايي و
عملي نخواهد شد و تحريمها هم دست نخورده باقي مي ماند.
حال بايد پرسيد چرا خامنه اي اين قرارداد ذلت بار ، كه كاملا نسبت به مفاد آن
اشراف داشت را قبول كرد؟
واقعيت
اين است كه در پشت صحنه ي اين مذاكرات ، جنگي ديپلماتيك با غرب جريان ندارد ، بلكه
جنگ بين ملت ايران و مقاومت ايران با رژيم ولايت فقيه است. ما از سال 2003 تا كنون
به كرات افشاگري هاي زيادي در رابطه با سايتهاي اتمي رژيم انجام داده ايم و علت
هوشيار شدن جامعه ي بين المللي هم افشاگريهاي مقاومت ايران در همين رابطه بوده است
و الا همچنان اين رژيم به ساخت سلاح اتمي ادامه ميداد و كسي هم متوجه نميشد .
مقاومت
ايران و سازمان پر افتخار مجاهدين خلق ايران بود كه به دنيا نشان داد ، اين رژيم
قرون وسطايي براي ادامه سلطه اش بر ايران به دنبال ساخت سلاح اتمي است تا ديگر جامعه ي بين المللي
براي نقض حقوق بشرو سركوب در ايران به وي كاري نداشته باشد و از طرفي با در دست
داشتن سلاح اتمي بر كشورهاي منطقه تسلط پيداكند. حتي عناصر رژيم نيز اذعان كرده اند
كه تا كنون 300ميليارد دلار خرج اتمي شده ، اين پول از مخارج جنگ ضدميهني 8 ساله
نيز بيشتر بوده است. با اين پول بسياري از جوانان مهين ميتوانستند شغل و
كار مناسب داشته باشند، كارخانه ها وكشاورزي ايران رونق ميگرفت و بسياري از
خانواده ها خانه و كاشانه و سر پناه پيدا ميكردند و وضعيت اقتصادي كشور سراپا
متفاوت ميشد.
يك
پارامتر ديگر كه باعث شد رژيم به اين قرارداد ذلت بار تن بدهد و در واقع كوتاه
بيايد و آن هم فروپاشي و شكست نيروهايش در يمن (يعني حوثي ها) بود. چرا كه رژيم
ميخواست با قلدري به جامعه ي جهاني نشان بدهد كه بر4
كشور عربي(يمن، عراق، لبنان ، سوريه) سلطه دارد.
تحت كنترل او هستند ولي با اتحاد كشورهاي عربي و حمله طوفان قاطعيت، عملا اين ابراز
قدرت رژيم نقش بر آب شد و كشورهاي عربي اين تجربه را آموختند كه ميشود رژيم
بنيادگرا و تروريسم ولايت فقيه را به عقب راند براي همين هم در حال حاضر مردم سوريه
و عراق نيز درخواست كرده اند كه كشورهاي عربي پروژه ي طوفان قاطعيت را در عراق و
سوريه نيز اجرا كنند و رژيم را سر جايش بنشانند.
پس
علت ديگر عقب نشيني رژيم در مذاكرات اتمي ، شكست او در يمن بوده است.
در يك كلام هر چند كه اين بيانيه اساسا ضامن اجرايي و سنديت ندارد ولي همين
ميزان نيز نشانه ي ضعف و وارفتگي نظامي است كه دوران
تاريخي آن بسر رسيده و نه تنها مردم ايران ، بلكه جامعه ي بين المللي نيز ديگر
تحمل آنرا ندارد. بنابراين از آغاز سال نو ميتوان نتيجه گرفت كه سال 94 سالي پر از
تنش و شكست براي رژيم ولايت فقيه در ايران خواهد بود. 
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر