گيسو شاکري ـ فرا
حماسهها، آهوان آزاد دشت اشرف
هر بار که فيلم
حمله و کشتار فجيع مزدوران مالکي و خامنهاي را به ساکنان مبارز شهر اشرف تماشا ميکنم
و ميبينم که چگونه اين مزدوران و با چه دقتي سينهي اشرفيان را تک به تک نشانه ميروند
و آنان را به خاک مياندازند، شکارگران بيرحمي را ميبينم که نه به شکار که به کشتار
دسته جمعي آهوان آزاد دشت اشرف آمدهاند. نسترن و آسيه و فاطمه و مرضيه و فائزه و صبا
و ديگر ياران شجاع و از جان گذشتهشان را ميبينم که با دست خالي و يکبهيک به خاک
ميافتند درحاليکه تا آخرين لحظه نويد فرداي بهتر و مرگ ديکتاتوري را فرياد ميزنند
و خامنهاي و مزدوران او را به مصاف ميطلبند. از يک سو تنم از اين همه قساوت و بيرحمي
ميلرزد و از سوي ديگر از اين همه شجاعت و مقاومت نيرو ميگيرم و سرشار از اميد ميشوم.
شما آزادي را فرياد نميزنيد، آن را با تن و جان خود زندگي ميکنيد. و تو اي صباي عزيز
که با چشمان باز تا آخرين لحظه نويد آزادي ميدهي، چشمانت همه زندگي است که تا جاودان
هر آزادهاي را همراهي ميکند.
هر بار با ديدن
شما بر اين باور استوارتر ميشوم تا بگويم که محکوم کردن اين همه جنايت کافي نيست.
بايد يک يک ما که در هر کجاي جهانيم به دفاع از حقوق انساني مبارزان اشرف برخيزيم تا
پيش از هر چيز و به هر شکل ممکن مانع تکرار اين جنايت بشويم و تا آنجا پيش رويم که
بنيادهاي اين همه شرارت را که سرچشمهاش رژيم جنايتکار جمهوري اسلامي است از ريشه بر
کنيم.
همچنين هر بار
با ديدن شما بر اين باورم استوارتر ميشوم تا بگويم که شما زنان و مردان آگاه و باورمند
در اشرف، فرا حماسهايد، فرا بابکايد، فرا مزدکايد، فرا آرشايد و به راستي فرزندان
خلف مريم و مسعوديد. شما سدي هستيد زنده و پايدار در برابر رژيمي خونخوار و فريبکار
و ضدانساني و در حال زوال و نابودي. هر کوششي در مقابل پايداري و شهامت و از خود گذشتگي
شما رنگ ميبازد.
تقابل شما با رژيم
جمهوري اسلامي تقابل زندگي و مرگ است، / تقابل آزادي و اسارت است، / تقابل بالندگي
و سرکوب است، / تقابل سلامت و فساد است، / تقابل عشق به زندگي است و نفرت و کوردلي،
/ تقابل نگاه به آينده است و گذشتهي کور و سياه، /تقابل گذشت و حماسه آفريني است و
حرص و آز و خونخواري، / تقابل روشنايي و تاريکي است، / تقابل هستي و نيستي است، / تقابل
افتخار و شرافت و انسانيت و صداقت است و بدنامي و فريب و پليدي.
اشرف، تنها پايگاه
ديروز و امروز مجاهدان نيست، کانون استراتژي يک نبرد است که با باور و عشق، براي آزادي
و برابري يک ملت و بر ضد يک رژيم فاشيست مذهبي مبارزه ميکند. يک ديکتاتوري که بر عوامفريبي
تکيه دارد. هر يک از شما شهابهاي هميشه روشني هستيد که بر پيکر جانيان رژيم آتش ميافکنيد.
من بهعنوان يک
هنرمند آزاديخواه و متعهد ايراني که خواهان سرنگوني تمام و کمال رژيم جمهوري اسلامي
و نظام ولايتفقيه با تمام قوانين آن است، با وجود شما احساس غرور و سربلندي ميکنم.
احساس غرور و سربلندي زيرا که در دوراني از تاريخ زندگي ميکنم که کساني چون شما تاريخ
سازان آنيد.
چگونه از اين راه
دور به شما بگويم که من هم با شما ”حاضر، حاضر، حاضر! “ باشيد و بمانيد که ايران را
تغيير خواهيم داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر